هوالحکیم
مدرنیسم
فلسفه
ی تایم Philosophy of Time
ریشه شناسی واژه ی «Time» قدری مبهم و پیچیده است: ریشه ی
اسکاندیناوی «tīmi»، ریشه ی آلمانی «zīt»، یا ریشه ی انگلیسی کهن «tīd»؛ که البته همه معادل معنای «تایم» هستند، و
ریشه های آن محسوب میشوند.[1] در زبان عربی نیز «زمان» و در زبان فارسی
«گاه» معادل آن مصطلح هستند.
فلسفه ی تایم، یکی از پیچیده
ترین حوزه های فلسفه های مضاف را تشکیل می دهد. نخست پرسش از چیستی و چرایی
«تایم» و «زمان» در این فلسفه صورت میگیرد، سپس به نظریه ی گذر زمان، نسبی یا
مطلق بودن زمان و در نهایت جهت زمان پرداخته می شود. در نظریه ی گذر زمان، دو
تلقی متفاوت از زمان در قالب سلسله ی زمانی پویا یا ایستا و بحث واقعی یا
غیرواقعی بودن آن مطرح می گردد. نسبت شناسی میان زمان و تغییر، در حوزه ی نسبی
یا مطلق بودن زمان می گنجد و در نهایت جهت زمان پرسش از این موضوع است که جهت
حرکت زمان از گذشته به اکنون و از اکنون به آینده خصیصه ی ذاتی آن است یا خیر، و اساساً چگونه میتوان جهت زمان را
تبیین نمود.[2]
ایدئولوژی تاریخگرایی Historicism
هیستوریسیسم «مکتب اصالت
تاریخ»، و بیان این گزاره است که شناخت هر پدیده تنها در صورت شناخت بستر یا زمینه
ی تاریخی آن رقم میخورد؛[3] که میتوان آنرا به صورت موجزتری نیز تبیین
نمود: «تنها تصدیق واقعیت، تاریخ است».[4]
وضع واژه ی «هیستوریسیسم»
مربوط به قرن نوزده میلادی و متأثر از اندیشمندان آلمانی است. اگرچه در تبارشناسی
این ایدئولوژی، دو فیلسوف آلمانی، هردر[5] و هگل[6] نقش عمده ای را ایفا نمودند، بسط مکتب تاریخگرایی توسط آرای
فلاسفه و تاریخدانانی چون رانکه،[7] دیلتی،[8] درویسن،[9] منکه،[10] کروکه[11] و کالینگوود[12] صورت پذیرفته است. [13]
دکترین مدّت Duration
فلسفه ی تایم، مبتنی بر
ایدئولوژی هیستوریسیسم به دکترین «مدت» منتج میشود، طبق این دکترین، «زمان» به
صورت «اندازه گیری مدت هر پدیده» تعریف شده[14] و هر چیزی در
جهان طبیعی، واجد «مدت» تلقی میشود.
بدینصورت بشر در پی پاسخ به
«چه مدت» و در نتیجه پژوهش در چگونگی اندازه گیری آن برآمده است. پرسش از مدت عمر جهان هستی، مدت عمر زمین، مدت عمر مناسبات زیستی،
مدت عمر نوع بشر و ... همگی مسائلی از جنس این پرسش هستند.
اسلام
حکمت زمان
واژه ی «زمان» از ریشه ی
عربی «زمن» است که به صورت جمع «ازمنه» کاربرد دارد. «زمان» لغت قرآنی نیست، اما
حکمت آن در دیدگاه اسلامی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا این حوزه علاوه
بر تبیین چیستی و چرایی «زمان» مبتنی بر منظر حکمی و نه فلسفی غرب، به تبیین «در
زمان بودن»، «با زمان بودن» و «بر زمان بودن» می پردازد.
حضرت امیر (ع) در توصیف
خداوند متعال، «بر زمان بودن» را برتافته اند.[15] علاوه بر این
تعبیر «امام زمان» نیز ناظر بر همین «بر زمان بودن» ولی و حجت خدا است نه دلالت بر
کسی که «در زمان» عمر کرده است.
مکتب عهد
حکمت زمان، در اسلام، مکتب
«عهد» را برمیتابد. زیرا این «عهد و پیمان» انسان با خدا است که جهت زمان را مشخص
کرده و به زمان معنا و مفهوم میدهد. مکتب عهد مبتنی بر حکمت زمان دو گزاره ی
اساسی دارد؛ نخست آنکه هیچگاه انسان نباید عهدی که با خدا بسته است را نقض نماید[16] و دوم آنکه
هیچ زمانی نیست که زمین از حجت خالی بشود.[17]
قاعده ساعت
«ساعت» از ریشه ی «سوع» و
واژه ای قرآنی است که به «رستاخیز» ترجمه شده، و بر پدیده ای اطلاق میشود که
انسان از زمان و چگونگی آن آگاهی ندارد. آنچنانکه قرآن تعبیر «علم آن تنها در
نزد خداست» را در مورد «ساعت» به کار میبرد.[18] شناخت انسان از
«ساعت» تنها محدود به این است که میداند «موعد» انسانهاست[19] و واقعه ای بس عظیم و هولناک است.[20]
امنیت
گرچه اکنون در جمهوری اسلامی
ایران، فلسفه ی زمان، ایدئولوژی هیستوریسیسم و دکترین مدت مطرح است، لیکن شایسته
نیست نظام شناسی حوزه های مختلف، بر این مبنا صورت گیرد، زیرا سبب ایجاد غفلت
خواهد شد،[21] غفلتی که تنها در صورت بروز واقعه ی عظیم «ساعت» از انسان زدوده
میگردد، اما دیگر فایده ای مترتب انسان نخواهد بود.
1. Merriam-Webster's collegiate dictionary,
11th Ed., Massachusetts, U.S.A, Merriam-Webster Incorporated, 2005. (Word:
Time, Tide)
2. کرین، تیم؛ زمان در فلسفه
ی معاصر غرب، مازیار، امیر (مترجم)، فصلنامه ی رهنمون، زمستان 1384 و بهار 1385،
شماره ی 13 و 14، ص29.
3. دارایی، علی اصغر،
تاریخیگری – فرهنگ اصطلاحات فلسفی-اجتماعی، ماهنامه ی رشد آموزش معارف اسلامی، تابستان 1384، دوره ی
17، شماره ی 4، ص 21.
4. Craig, Edward (Editor in Chief); The
Shorter Routledge Encyclopedia of Philosophy, 1st Ed., New York, Routledge
Publication, 2005, p.370.
5. Johann Gottfried von Herder (1744 -
1803) writer of "Outlines of a Philosophy of the History of
Man" at 1784
6. Georg Wilhelm Friedrich
Hegel (1770 - 1831) writer of "The Philosophy of History" at 1826
7. Leopold von Ranke
(1795-1886)
8. Wilhelm Dilthey
(1833-1911)
9. Johann Gustav Droysen
(1808-1884)
10. Friedrich Meinecke
(1862-1954)
11. Benedetto Croce
(1866-1952)
12. Robin George
Collingwood (1889-1943)
13. The Shorter Routledge
Encyclopedia of Philosophy, p.370.
14. Nagel, Rob (Editor);
UXL Encyclopedia of Science, 2nd Ed., USA, UXL Publication, 2002, Vol.9,
p.1894.
15. الَّذِی
لَیْسَتْ فِی أَوَّلِیَّتِهِ نِهَایَةٌ وَ لَا لآِخِرِیَّتِهِ حَدٌّ وَ لَا غَایَةٌ
الَّذِی لَمْ یَسْبِقْهُ وَقْتٌ وَ لَمْ یَتَقَدَّمْهُ زَمَانٌ وَ لَا
یَتَعَاوَرُه (ثقه الاسلام کلینی، محمد؛ الکافی، چاپ دوم، تهران، ناشر اسلامیه،
1362، ج 1، ص 141.)
حضرت علی (ع): آن خدائى که در آغازش نقطه شروعى نیست و در
انجامش حد و سوئى نه، آنکه وقتى بر او پیشى ندارد و دورانى بر او مقدم نبود
(مصطفوی، سید جواد، اصول کافی، چاپ اول، تهران، ناشر کتابفروشی علمیه اسلامیه، ج
1، ص 407.)
16.وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ
وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکیدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ
کَفیلاً إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ (قرآن الکریم، سوره ی نحل، آیهی91)
و
هنگامى که با خدا عهد بستید، به عهد او وفا کنید! و سوگندها را بعد از محکم ساختن
نشکنید، در حالى که خدا را کفیل و ضامن بر(سوگند) خود قرار داده اید، به یقین
خداوند از آنچه انجام مىدهید، آگاه است! (ترجمه ی قرآن کریم، ناصر مکارم شیرازی)
17. ثُمَّ ثَبَتَ ذَلِکَ فِی
کُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ مِمَّا أَتَتْ بِهِ الرُّسُلُ وَ الْأَنْبِیَاءُ مِنَ
الدَّلَائِلِ وَ الْبَرَاهِینِ لِکَیْلَا تَخْلُوَ أَرْضُ اللَّهِ مِنْ حُجَّةٍ یَکُونُ
مَعَهُ عِلْمٌ یَدُلُّ عَلَى صِدْقِ مَقَالَتِهِ وَ جَوَازِ عَدَالَتِه
(الکافی، ج 1، ص 168.)
امام صادق (ع): بعلاوه در هر دوره و زمانى این موضوع به
وسیله دلائل و براهین و معجزاتى که پیغمبران و رسولان آورده اند ثابت و محقق
گردیده تا آنکه زمین تهى از حجتى نباشد که همراهش نشانه و دلیلى باشد که دلالت بر
صدق گفتار و روش عدالت او کند. (اصول کافی، ج 2، ص 15.)
18. یَسْئَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ
إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما یُدْریکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ
قَریباً (قرآن الکریم، سوره ی أحزاب، آیه ی 63)
19. بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ
أَدْهى وَ أَمَرُّ (قرآن الکریم، سوره ی قمر، آیه ی 46)
20. یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ
زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْءٌ عَظیم (قرآن الکریم، سورهی حج، آیهی 20)
اى
مردم! از(عذاب) پروردگارتان بترسید، که زلزله رستاخیز امر عظیمى است! (ترجمه ی
قرآن کریم، ناصر مکارم شیرازی)
21. یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ
بِها وَ الَّذینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ
أَلا إِنَّ الَّذینَ یُمارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفی ضَلالٍ بَعیدٍ (قرآن
الکریم، سورهی شوری، آیهی 11)
کسانى
که به قیامت ایمان ندارند درباره آن شتاب مى کنند؛ ولى آنها که ایمان آوردهاند
پیوسته از آن هراسانند، و مىدانند آن حق است؛ آگاه باشید کسانى که در قیامت تردید
مىکنند، در گمراهى عمیقى هستند. (ترجمه ی قرآن کریم، ناصر مکارم شیرازی)