هوالحکیم
مدرنیسم
فلسفهی ذهن Philosophy of Mind
مبتنی بر درخت فلسفه، فلسفه ی ذهن در حوزه ی متافیزیک رقم میخورد. محور اصلی این فلسفه ی مضاف، در تبیین رابطه ی میان بخش فیزیکال Physical و بخش ذهنی Mental انسان است. فلسفه ی ذهن به مقوله ی ذهن به عنوان ظرف معرفت میپردازد.
موضوعاتی که در فلسفه ی ذهن به آنها پرداخته میشوند عبارتند از: اعتقادات Belief، امیال Desire،قصد Intention ، هیجانات Emotion، محسوسات Feeling، احساسات sensation، هوا و هوس passion، اراده Will، شخصیت Personality [1]
در فلسفه ی ذهن، دو ایدئولوژی عمده مطرح است:
1- ایدئولوژی دوآلیسم Dualism
تدقیق این ایدئولوژی توسط دکارت در قرن 17 صورت گرفت، و مبتنی بر آن، بدن و ذهن یا نفس دو ماهیت مشخص و مجزا از هم هستند.
2- ایدئولوژی مونیسم Monism
گرچه قدمت این ایدئولوژی به عصر پارمنیدس بازگشته، لیکن اسپینوزا چهره ی شاخص آن محسوب میگردد. در این ایدئولوژی، بدن و ذهن هست شناسی و انتولوژی مجزایی از یکدیگر ندارند، و از اینرو مبنا قرار گرفتن هریک سبب پیدایش ایدئولوژی های متفاوتی گردیده است: فیزیکالیسم مبتنی بر اصالت بدن و سوبژکتیویسم مبتنی بر اصالت ذهن و مونیسم خنثی مبتنی بر اصالت مادهی خنثی (مجرد از بدن و ذهن).[2]
ایدئولوژی سوبژکتیویسم Subjectivism
ایدئولوژی سوبژکتیویسم در زمره ی ایدئولوژیهای ایده آلیستی طبقه بندی شده، و مبتنی بر اصالت ذهن تبیین میشود. این ایدئولوژی در سیستم هلث، در پی تحقق صحت ذهن است، زیرا ذهن کانون «Spirit» و نفس «Soul» محسوب میشود. ذهن مداری ملاک تطبیق سایر گزاره های جهان خارج از ذهن یعنی ابژه ها با سوژه ها در ذهن است.
دکترین اینتلیجنس Intelligence
در نهایت، فلسفه ی ذهن، در غرب به دکترین اینتلیجنس Intelligence منتج میشود. این دکترین، ظرفیت های انسان را در زمینه های تفکر انتزاعی، فهم، آموزش پذیری، ارتباطات، و توان پردازش و حل مسأله، تبیین کرده و در پی بسط این ظرفیت هاست. اینتلیجنس، هوشمندی است و فلسفه ی ذهن در سوبژکتیویسم در جست وجوی هوشمندی و بهره ی هوشی بشر است.
اسلام
حکمت ذهن
«ذهن» گرچه لغت قرآنی نیست، لیکن در زبان عربی در معنای «نیروى خرد و فهم، نگهدارى مطالب درونى، نیرو، هوش»[3] کاربرد دارد.
تبیین و تدقیق ذهن، در دو مفهوم، به صورت ویژه مد نظر است: «خیال» و «ظن». «خیال» و «وهم» عنصر اصلی هنر و شعر محسوب میشود، و «ظن» که معادل «گمان» و «دکسا» است، به «باور به مثابه ی غبار» اطلاق میشود.[4]
در حکمت ذهن، بسط تعداد واژه های مورد فهم انسان، و تعریف و تدقیق و سپس به کارگیری درست و به جای این واژه ها یک کارکرد اساسی محسوب میشود، زیرا از یکسو انحراف ذهن را مانع شده و از سوی دیگر سبب تجلی ظرفیت بالقوه تفکر، میگردد و در گام بعد تحقق ظرفیت ذهن انسان، در گرو بسط و تصحیح گزاره های تصدیقی اوست، که این مهم، در مکتب ایقان رقم میخورد.
مکتب ایقان
در فرآیند ذهن، حصول به «ایقان» مطمع نظر بوده، و در فرآیند ذهن، «ایقان» رقم میخورد. مکتب ایقان، در پی زدودن «شک»ها و برتافتن «یقین» است.
قاعدهی تفکر
«ذهن» برای نیل به «ایقان»، ناگزیر از پرداختن به «تفکر» است. لذا تفکر کنشی است که در ذهن، به قصد رسیدن به یقین صورت می پذیرد.
امنیت
اکنون در جمهوری اسلامی ایران، در حوزه ی سلامت در انسان شناسی به فلسفه ی ذهن، سوبژکتیویسم، و ظرفیت اینتلیجنس انسان پرداخته می شود، در حالیکه تحقق ایقان، مبتنی بر حکمت ذهن و از طریق فرآیند تفکر مغفول مانده است.
1. Borchert, Donald M. (Editor in Chief), Encyclopedia of Philosophy, 2nd Ed, USA, Thomson Gale, 2006, Vol. 7, Page 327
3. مهیار، رضا (مترجم)؛ فرهنگ ابجدی عربی - فارسی؛ ترجمه ی المنجد الابجدی، چاپ اول، تهران، نشر اسلامی،1370، صفحه 411.
4. وَ ما یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُونَ (القرآن الکریم، سوره ی یونس، آیه ی36)
و بیشتر آنها، جز از گمان(و پندارهاى بىاساس)، پیروى نمىکنند؛ (در حالى که) گمان، هرگز انسان را از حقّ بىنیاز نمىسازد(و به حق نمى رساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام مىدهند، آگاه است! (مکارم شیرازی، ناصر؛ ترجمه ی قرآن کریم)