هــو الــحکیم
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ
خدا آن مؤمنان را که در راه او در صف جهاد با کافران ، مانند بنیان و سدّی آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست می دارد.
دکترین امنیتی-دفاعی اسلام
در این پست فقط به یک سری کلید واژه اشاره می کنیم
امنیت نیاز ضروری اجتماع دنیوی است و دفاع هم یک ضرورت عقلانی هر موجود زنده است
امنیت از منظر غرب : امنیت پدیده ای نسبی،ذهنی و حسی است
رهبر انقلاب،حضرت امام خامنه ای (دامت برکاته)سال 1379 :
امنیت پدیده ای نسبی،ذهنی و حسی نیست بلکه قطعی و عینی است
نکته:حضرت امام خامنه ای (دامت برکاته) همیشه بر دشمن شناسی تاکید داشتند
امنیت از توازن آسیب و تهدید می آید (آسیب در درون/تهدید در بیرون)
امنیت در مدل روسی اصالت با آسیب است
این مدل تلاش می کند تا آسیب را به حداقل برساند مثال: لاکپشت
امنیت در مدل یهود اصالت با تهدید است
یهود چون همیشه در اقلیت بوده،تحمل تهدید را ندارد و همیشه به تهدید حمله می کند،لذا همیشه نگران پرونده هسته ای ایران است.مثل این می ماند کسی که در برابر سرما ضعیف است برود و تمام شهر بخاری و شوفاژ نصب کند تا وقتی بیرون رفت سرما نخورد.
امنیت در مدل امریکایی اصالت با فرصت است
این مدل ناظر به ظرفیت تهدید است؛مثل مار و عقرب و ...که زهر دارند و تهدید محسوب می شوند را زهرشان را گرفت و تبدیل به پادزهر کرد.ویا سیل که در برابر آن سد می سازند.هر قدر این تهدید جدی تر و قوی تر باشد،از آن بهره بیشتری می توان برد.
فقط ایرادش این است که همیشه تهدید وجود ندارد؛ جالب این است که خودشان در غرب می گویند اگر بربرها نیستند،آنها را بوجود آورید؛لذا میروند و القاعده را به وجود می آورند و تهدید القاعده را به فرصت تبدیل می کنند.
امنیت در مدل اسلام و ایران اصالت با موقعیت است
این مکتب،مکتب ایران قبل از اسلام و مکتب شیعه است.مکتبی است که خودش تهدید را به وجود نمی آورد،اما اگر تهدید متوجه اش شد به تهدید ترشح می کند و به مروارید تبدیل می کند.مثل صدف.
صدف قیمت خودش را با تهدید بالا می برد.لذا وقتی اسکندر از ایران می رود،لباس ایرانی به تنش است و به فرهنگ ایرانی در می آید.
ویا وقتی اسلام به ایران آمد،زبان عربی گرفته نشد ولی اسلام گرفته شد.امروز در روی کره زمین ایران مدعی اسلام است.
امنیت در اسلام ناظر بر کفـر و ایمـان است
امنیت در قرآن هم اخروی است،هم دنیوی.امنیت در قرآن در نسبت با خوف است
قطعی بودن امنیت را میشه در آیه 82 سوره انعام دید :
الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الأمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ
کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمی – شرک – نیامیختند، ایشانند که امنیت دارند و آنان راه یافتگانند
اما این امنیت یک ضرورت دارد؛امام صادق(ع) می فرمایند:ولایت و امامت ضامن امنیت است.
هرکس ایمان دارد در امنیت است و هدایت یافته و جوهره آن ولایت است،مجری امنیت امام و ولی است.
مردم مومن حافظ حدود الهی هستندو امام و ولی حصن حدود الهی
باور مردم بایستی ایمانی باشد
در آیات 80 و 81 مسئله را باخوف شروع کرده است:
وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ قالَ أَ تُحاجُّونِّی فِی اللَّهِ وَ قَدْ هَدانِ وَ لا أَخافُ ما تُشْرِکُونَ بِهِ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ رَبِّی شَیْئاً وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْءٍ عِلْماً أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ (80)
وَ کَیْفَ أَخافُ ما أَشْرَکْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً فَأَیُّ الْفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (81)
قومش با او بجدال پرداختند. گفت: آیا درباره خدا که مرا هدایت کرده است، با من جدال می کنید؟ من از خدایان شما نمى ترسم، مگر اینکه خداى من چیزى را بخواهد. او بر همه چیز داناست. چرا متذکر نمى شوید؟! چگونه از خدایان شما بترسم و شما که چیزى را شریک خدا ساخته اید که از جانب خداوند دلیلى بر آن نازل نشده است، نمى ترسید؟ کدامیک از دو گروه، ما یا شما، اگر میدانید، به ایمنى سزاوارتریم؟
در آیه 55 سوره نور بعد از خوف امنیت میدهد
آیات مرتبط : آیه 62 سوره بقره و آیه 40 سوره فصلت
با توجه به آیات سعادت در این است که ما مرگی را انتخاب کنیم که توام با عزت باشد
آیه 101 سوره نساء ، دشمن آشکار را کافرین معرفی می کند:
وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذینَ کَفَرُوا إِنَّ الْکافِرینَ کانُوا لَکُمْ عَدُوًّا مُبیناً
و همجنین در آیه 38 سوره حج می فرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ
بی گمان خدا از آنان که ایمان آورده اند دفاع می کند. قطعاً خدا هیچ خیانت پیشه ناسپاسی را دوست نمی دارد.
در یک جمع بندی به این نتیجه می رسیم که :
1- امنیت دنیوی و اخروی است
2- امنیت در نسبت با خوف است
3- امنیت در نسبت با کفر ایمان رقم می خورد
4- کسی که ایمان دارد و عمل صالح انجام می دهد به شرط آنکه ایمانش را به ظلم آلوده نکند او در امنیت است و هدایت پیدا می کند
5- وقتی شما در شرایط امنیت قرار می گیرد،طبیعتا باید دشمنتان مشخص باشد،دشمن شناس باشید،خدا 2 دشمن مشخص را معرفی کرده است: کفار و شیطان
6- کسی که ایمان آورد خدا مدافع اوست
7- کسی که کافر است در امنیت نیست و این مطلق است
8- امامت و ولایت ضامن امنیت است
نبود امنیت در کشور های اسلامی هم در عدم پذیرفتن ولی فقیه است و در مقابل حزب الله لبنان و حماس در پذیرفتن این اصل هست که پیروزند
سوال:
مسئولین عزیز کشور ما و بخصوص شخص رئیس جمهور از روش اسلام در حوزه امنیت استفاده می کنند؟مطالب تکمیلی :
جلسه 418 کلبه کرامت دانلود فایل تصویری