1. اتیمولوژی:
واژهی «doctrine» مشتقی از واژهی «docile» انگلیسی است که ریشهی آن به «dokeō» یونانی و «docēre» لاتینی بازمیگردد.[1] فرهنگ وبستر نیز این واژه را اشتقاق یافته از ریشهی لاتینی «doctrina» معرفی میکند.[2]
2. ترمینولوژی:
با توجه به مابهازاهای متنوعی که در مقابل دکترین - در فرهنگنامههای لغت- وجود دارد،[3] و تعاریفی متعددی که از این واژه در فرهنگنامههای عمومی[4] و تخصصی[5] از یکسو و متون تخصصی[6] از سوی دیگر - ارائه گردیده است؛[7]میتوان واژهی دکترین را از جمله میراث بشری در حوزهی معرفت تعبیر کرد که قابل ترجمه به سایر زبانها نیست، و درزبان فارسی نیز برای آن معادل خاصی وجود ندارد، هرچند در زبان عربی دو مفهوم در مقابل این واژه تعریف شده است: «قاعده» و «یقین».
«دکترین» از یکسو به مثابهی «روش»، معادل واژهی «قاعده» است و به صورت «قواعد حاکم بر رفتار، بدون قدرت قانونی»[8] تعریف و تبیین میشود، و از سوی دیگر «دکترین» بهمثابهی «محتوا»، معادل واژهی «یقین» است، و «تبیین چیستی و چرایی و چگونگی» هر پدیده را در بر میگیرد.
1. docile—itself from docēre (s doc-): to teach, and pern Gr dokeō (s dok-): I believe.
doctrīna (pern imm from doctor), whence, via OF-F, the E doctrine’, the derivative LL adj doctrīnālis yields OF-F, whence E,doctrinal; OF-F doctrine has MF-F adj doctrinaire, adopted by E as adj (merely theoretical, yet dogmatic) and n; (Partridge, Eric; Origins - An Etymological Dictionary of Modern English, 5th Ed, New York, Routledge Publication, 2006, p.583)
2. Merriam-Webster's collegiate dictionary, 11th Ed., Massachusetts, U.S.A, Merriam-Webster Incorporated, 2005. Word: Health
3. در فرهنگنامههای لغت فارسی «دکترین» به
معانی: نظریه، اندیشه، فکر، آموزه، مسلک، عقیده، رأی، آیین، اندیشه و... آمده است.
(معین، محمد؛ فرهنگ فارسی معین، چاپ بیست و یکم، تهران، انتشارات امیرکبیر،1383،
ج2، ص 1544، کلمه «دکترین».)
(حقشناس، محمدعلی؛ سامعی، حسن؛ انتخابی، نرگس (مؤلفین)؛ فرهنگ معاصر هزاره (انگلیسی به فارسی)، چاپ چهارم، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، 1383، ج1، ص432، واژهی “Doctrine”)
4. دکترین عبارت است از مجموع آراء و مبادی فلسفی، آموزشی، دینی و ... که منسوب به یکی از متفکران یا منسوب به یک از حوزههای تحقیقی باشد. (صلیبا، جمیل؛ فرهنگ فلسفی، صانعی دره بیدی، منوچهر (مترجم)، چاپ اول، تهران، انتشارات حکمت، 1366، ج 1، ص 585)
5. واژه دکترین Doctrine در زبان لاتین، به معنای آموزه، سیاست، مکتب، آیین و اصول و قواعد پذیرفته شده توسط یک فرد، گروه و یا ملت است. هر نظام فکرى، خط مشى و فلسفهاى که مبناى عمل قرار گیرد، مىتواند دکترین تلقى شود. در فرهنگنامههای لغات و اصطلاحات سیاسی، دکترین (Doctrine)، به معانی آیین، اصول عقیده، نظریه، تعلیم، مکتب، اصلِ سیاسی، نظریه، آموزه، اصول (عقاید) تعلیمات، تعالیم و... به کار رفته است. (دلاوری، رضا؛ فرهنگ لغات و اصطلاحات علوم سیاسی و روابط بین الملل، چاپ اول، تهران، انتشارات دلاوری، 1378، ص113.)
6. دکترین: قواعد بنیادی که هدایت کننده عملیات در پشتیبانی از سیاستهای سطوح مختلف میباشند. هرچند که این قواعد معتبر هستند، اما نحوه استفاده از آنها به قضاوت صحیح نیازمند است. (کالینز، جان؛ استراتژی بزرگ، بایندر، کوروش (مترجم)، چاپ اول، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1383، ص 491.)
- دکترین به اصل یا مجموعهای از اصول در هر شاخهای از دانش یا سیستم اعتقادی گفته میشود.
(Merriam-Webster's collegiate dictionary, 11th Ed., Massachusetts, U.S.A, Merriam-Webster Incorporated, 2005)
- دکترین عبارتست از باورها، برآوردها، و روشهای رفتاری مشترک که حاصل تجربیات و درک جمعی بوده و به تعریف هویت یک گروه و روابط و تعاملات آنها و سایرین میپردازد.
- دکترین اصول بنیادینی که از آموزهها نشات گرفته و قابل آموزش و ترویج میباشد.
8. قید قدرت قانونی، در تعریف دکترین، به این موضوع اشاره دارد که دکترین در سطحی که بهکار گرفته میشود تبدیل به مفاهیم استراتژی، تاکتیک و تکنیک میشود، و مادامیکه تبدیل به گفتمان غالب نشود، ضمانت اجرا ندارد. از سوی دیگر، از آنجا که دکترین قاعده است، نیازمند تجویز قانونی نیست.
1. docile—itself from docēre (s doc-): to teach, and pern Gr dokeō (s dok-): I believe.
doctrīna (pern imm from doctor), whence, via OF-F, the E doctrine’, the derivative LL adj doctrīnālis yields OF-F, whence E,doctrinal; OF-F doctrine has MF-F adj doctrinaire, adopted by E as adj (merely theoretical, yet dogmatic) and n; (Partridge, Eric; Origins - An Etymological Dictionary of Modern English, 5th Ed, New York, Routledge Publication, 2006, p.583)
2. Merriam-Webster's collegiate dictionary, 11th Ed., Massachusetts, U.S.A, Merriam-Webster Incorporated, 2005. Word: Health
3. در فرهنگنامههای لغت فارسی «دکترین» به
معانی: نظریه، اندیشه، فکر، آموزه، مسلک، عقیده، رأی، آیین، اندیشه و... آمده است.
(معین، محمد؛ فرهنگ فارسی معین، چاپ بیست و یکم، تهران، انتشارات امیرکبیر،1383،
ج2، ص 1544، کلمه «دکترین».)
(حقشناس، محمدعلی؛ سامعی، حسن؛ انتخابی، نرگس (مؤلفین)؛ فرهنگ معاصر هزاره (انگلیسی به فارسی)، چاپ چهارم، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، 1383، ج1، ص432، واژهی “Doctrine”)
4. دکترین عبارت است از مجموع آراء و مبادی فلسفی، آموزشی، دینی و ... که منسوب به یکی از متفکران یا منسوب به یک از حوزههای تحقیقی باشد. (صلیبا، جمیل؛ فرهنگ فلسفی، صانعی دره بیدی، منوچهر (مترجم)، چاپ اول، تهران، انتشارات حکمت، 1366، ج 1، ص 585)
5. واژه دکترین Doctrine در زبان لاتین، به معنای آموزه، سیاست، مکتب، آیین و اصول و قواعد پذیرفته شده توسط یک فرد، گروه و یا ملت است. هر نظام فکرى، خط مشى و فلسفهاى که مبناى عمل قرار گیرد، مىتواند دکترین تلقى شود. در فرهنگنامههای لغات و اصطلاحات سیاسی، دکترین (Doctrine)، به معانی آیین، اصول عقیده، نظریه، تعلیم، مکتب، اصلِ سیاسی، نظریه، آموزه، اصول (عقاید) تعلیمات، تعالیم و... به کار رفته است. (دلاوری، رضا؛ فرهنگ لغات و اصطلاحات علوم سیاسی و روابط بین الملل، چاپ اول، تهران، انتشارات دلاوری، 1378، ص113.)
6. دکترین: قواعد بنیادی که هدایت کننده عملیات در پشتیبانی از سیاستهای سطوح مختلف میباشند. هرچند که این قواعد معتبر هستند، اما نحوه استفاده از آنها به قضاوت صحیح نیازمند است. (کالینز، جان؛ استراتژی بزرگ، بایندر، کوروش (مترجم)، چاپ اول، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1383، ص 491.)
- دکترین به اصل یا مجموعهای از اصول در هر شاخهای از دانش یا سیستم اعتقادی گفته میشود.
(Merriam-Webster's collegiate dictionary, 11th Ed., Massachusetts, U.S.A, Merriam-Webster Incorporated, 2005)
- دکترین عبارتست از باورها، برآوردها، و روشهای رفتاری مشترک که حاصل تجربیات و درک جمعی بوده و به تعریف هویت یک گروه و روابط و تعاملات آنها و سایرین میپردازد.
- دکترین اصول بنیادینی که از آموزهها نشات گرفته و قابل آموزش و ترویج میباشد.
8. قید قدرت قانونی، در تعریف دکترین، به این موضوع اشاره دارد که دکترین در سطحی که بهکار گرفته میشود تبدیل به مفاهیم استراتژی، تاکتیک و تکنیک میشود، و مادامیکه تبدیل به گفتمان غالب نشود، ضمانت اجرا ندارد. از سوی دیگر، از آنجا که دکترین قاعده است، نیازمند تجویز قانونی نیست.