کرامت؛حکمت؛ایمان

نزدیک تر از ما به ما... تا او راهی نبود، ولی ما در راه ماندیم... در خودمان...

نزدیک تر از ما به ما... تا او راهی نبود، ولی ما در راه ماندیم... در خودمان...

کرامت؛حکمت؛ایمان

*هــوالحکیــم*

دکترینولوژی (یا قاعدة القواعد) دانش تبیین و تشریح قواعد ذاتی حاکم بر خلقت و طبیعت و قواعد ذاتی حاکم بر اعمال موجودات، به ویژه بشر است.

تبیین این قواعد برای جامعه‌سازی الزامی است. لذا موضوع دانش دکترینولوژی، مطالعه‌ی جامعه از حیث «باید»، مبتنی بر قواعد ذاتی حاکم بر خلقت، طبیعت و رفتار موجودات و انسان است.


۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «www.andishkadeh.ir» ثبت شده است

هوالحکیم

 


دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 29 ثانیه 

کلبـه کـرامت

هوالحکیم




مدرنیسم

فلسفه‌ی ذهن Philosophy of Mind

مبتنی بر درخت فلسفه، فلسفه ­ی ذهن در حوزه­ ی متافیزیک رقم می­خورد. محور اصلی این فلسفه­ ی مضاف، در تبیین رابطه­ ی میان بخش فیزیکال Physical و بخش ذهنی Mental ­انسان است. فلسفه­ ی ذهن به مقوله­ ی ذهن به­ عنوان ظرف معرفت می­پردازد.

موضوعاتی که در فلسفه­ ی ذهن به آن­ها پرداخته می­شوند عبارتند از: اعتقادات Belief، امیال Desire،قصد Intention ، هیجانات Emotion، محسوسات Feeling، احساسات sensation، هوا و هوس passion، اراده Will، شخصیت Personality [1]

در فلسفه ­ی ذهن، دو ایدئولوژی عمده مطرح است:

1- ایدئولوژی دوآلیسم Dualism

تدقیق این ایدئولوژی توسط دکارت در قرن 17 صورت گرفت، و مبتنی بر آن، بدن و ذهن یا نفس دو ماهیت مشخص و مجزا از هم هستند.

2- ایدئولوژی مونیسم Monism

گرچه قدمت این ایدئولوژی به عصر پارمنیدس بازگشته، لیکن اسپینوزا چهره­ ی شاخص آن محسوب می­گردد. در این ایدئولوژی، بدن و ذهن هست ­شناسی و انتولوژی مجزایی از یکدیگر ندارند، و از این­رو مبنا قرار گرفتن هریک سبب پیدایش ایدئولوژی­ های متفاوتی گردیده است: فیزیکالیسم مبتنی بر اصالت بدن و سوبژکتیویسم مبتنی بر اصالت ذهن و مونیسم خنثی مبتنی بر اصالت ماده­‌ی خنثی (مجرد از بدن و ذهن).[2]

 ایدئولوژی سوبژکتیویسم Subjectivism

ایدئولوژی سوبژکتیویسم در زمره ­ی ایدئولوژی­های ایده ­آلیستی طبقه­ بندی شده، و مبتنی بر اصالت ذهن تبیین می­شود. این ایدئولوژی در سیستم هلث، در پی تحقق صحت ذهن است، زیرا ذهن کانون «Spirit» و نفس «Soul» محسوب می­شود. ذهن­ مداری ملاک تطبیق سایر گزاره­ های جهان خارج از ذهن یعنی ابژه­ ها با سوژه ­ها در ذهن است.

 

دکترین اینتلیجنس Intelligence

در نهایت، فلسفه ­ی ذهن، در غرب به دکترین اینتلیجنس Intelligence منتج می­شود. این دکترین، ظرفیت­ های انسان را در زمینه­ های تفکر انتزاعی، فهم، آموزش ­پذیری، ارتباطات، و توان پردازش و حل مسأله، تبیین کرده و در پی بسط این ظرفیت­ هاست. اینتلیجنس، هوشمندی است و فلسفه­ ی ذهن در سوبژکتیویسم در جست­ و­جوی هوشمندی و بهره ­ی هوشی بشر است.

اسلام

حکمت ذهن

«ذهن» گرچه لغت قرآنی نیست، لیکن در زبان عربی در معنای «نیروى خرد و فهم، نگهدارى مطالب درونى، نیرو، هوش»[3] کاربرد دارد.

تبیین و تدقیق ذهن، در دو مفهوم، به­ صورت ویژه مد نظر است: «خیال» و «ظن». «خیال» و «وهم» عنصر اصلی هنر و شعر محسوب می­‌شود، و «ظن» که معادل «گمان» و «دکسا» است، به «باور به مثابه­ ی غبار» اطلاق می­شود.[4]

در حکمت ذهن، بسط تعداد واژه­ های مورد فهم انسان، و تعریف و تدقیق و سپس به­ کارگیری درست و به­ جای این واژه­ ها یک کارکرد اساسی محسوب می­شود، زیرا از یک­سو انحراف ذهن را مانع شده و از سوی دیگر سبب تجلی ظرفیت بالقوه تفکر، می­‌گردد و در گام بعد تحقق ظرفیت ذهن انسان، در گرو بسط و تصحیح گزاره ­های تصدیقی اوست، که این مهم، در مکتب ایقان رقم می­خورد.

 

 

 مکتب ایقان

در فرآیند ذهن، حصول به «ایقان» مطمع نظر بوده، و در فرآیند ذهن، «ایقان» رقم می­خورد. مکتب ایقان، در پی زدودن «شک»ها و برتافتن «یقین» است.

 قاعده­‌ی تفکر

«ذهن» برای نیل به «ایقان»، ناگزیر از پرداختن به «تفکر» است. لذا تفکر کنشی است که در ذهن، به قصد رسیدن به یقین صورت می ­پذیرد.

 امنیت

اکنون در جمهوری اسلامی ایران، در حوزه ­ی سلامت در انسان شناسی به فلسفه­ ی ذهن، سوبژکتیویسم، و ظرفیت اینتلیجنس انسان پرداخته می ­شود، در حالی­که تحقق ایقان، مبتنی بر حکمت ذهن و از طریق فرآیند تفکر مغفول مانده است.

 



1. Borchert, Donald M. (Editor in Chief), Encyclopedia of Philosophy, 2nd Ed, USA, Thomson Gale, 2006, Vol. 7, Page 327

2. The Same, Vol.3, Page 113.

3. مهیار، رضا (مترجم)؛ فرهنگ ابجدی عربی - فارسی؛ ترجمه­ ی المنجد الابجدی، چاپ اول، تهران، نشر اسلامی،1370، صفحه 411.

4. وَ ما یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنی‏ مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ بِما یَفْعَلُونَ (القرآن الکریم، سوره­ ی یونس، آیه ­ی36)

و بیشتر آنها، جز از گمان(و پندارهاى بى‌‏اساس)، پیروى نمى‌‏کنند؛ (در حالى که) گمان، هرگز انسان را از حقّ بى‏‌نیاز نمى‌‏سازد(و به حق نمى ‏رساند)! به یقین، خداوند از آنچه انجام مى‏‌دهند، آگاه است! (مکارم شیرازی، ناصر؛ ترجمه ­ی قرآن کریم)



کلبـه کـرامت

هــوالحکیـم

 

انسان شناسی

کیستی انسان، ورای چیستی اوست. چیستی بشر، ابعاد مادی جسم او را در بر می‌گیرد که در نهایت به مناسبات سلولی، مولکولی و ژنتیکی منتج می‌شود.

اما کیستی انسان، مربوط به ابعاد معنوی اوست؛ ابعادی که از فطرت او می‌آغازد. فطرت در حکم سیستم‌عامل وجود انسان است،[1] مانند آن‌چه دانش بیولوژی، در پرونده‌ی DNA بشر جست­و­جو می‌کند.

 

کلبـه کـرامت

هـوالحکیـم



مدرنیسم


فلسفه­ ی اجوکیشن Philosophy of Education

واژه «Education»، مابه ­ازای «تربیت» عربی و «پروردن» فارسی است.[1] این واژه دو ریشه­ ی لاتینی دارد: «Educere» به معنای راهنمایی کردن و آموزش دادن و «Educare» به معنای غذا دادن و پروراندن.[2]

در مکتب فلسفه­ ی تحلیلی، فیلسوفان از تحلیل واژه ­های «Teaching»، «Learning»، و «Understanding» آغاز می­ کنند و سپس به ماهیت آموزش و روش­های مرتبط با آن - مانند آرای اسکفلر[3] - می­پردازند.

فلسفه ­ی اجوکیشن از سویی به ماهیت، اهداف و وسایل آموزش و تربیت می ­پردازد، و از سوی دیگر مشخصات و ساختار «تئوری­های آموزشی» را بررسی می­کند.[4]

تبیین «Curriculum» یک کارکرد عمده در فلسفه ­ی اجوکیشن به شمار می ­رود. در حالی که اگزیستنسیالیست­ ها به دنبال محور قرار دادن «آزادی و اباحه» هستند، مارکسیست­ ها محوریت «نوسازی سوسیالیسم»، و فمینیست ­ها مرکزیت بیشتر دختران را برمی­تابند. از منظر فیلسوفان حوزه­ ی معرفت­ شناسی - مانند آرای پیترز[5]- نیز دانش موضوع محوری تبیین کوریکولوم آموزشی است.

 

ایدئولوژی اگوئیسم Egoism


گرچه فلسفه ­ی اجوکیشن در پارادایم­ های غربی، ایدئولوژی­ های متفاوتی دارد، لیکن عمده ­ی این پارادایم ­ها تابع سوپرپارادایم امانیسم، «اگوئیسم» یا «خودمحوری» را برمی­ تابند.

مبتنی بر ایدئولوژی اگوئیسم «خود» مهم­ترین انگیزه­ای است که همواره با انسان همراه است و تمام هدف­ ها، تلاش­ ها، رفتارها، نگرش ­ها و تفسیرها و در نهایت تمامی تصورات و تصدیقات وی را تحت سیطره ­ی خود دارد.

«اگوئیسم» به عنوان مهمترین ایدئولوژی پست­مدرنیسم اساس و بنای اجوکیشن و تدوین کوریکولوم را بر خودمحوری شکل داده است و از این گذر در پی تحقق «خودمختاری»[6] بشر در تمامی عرصه­ های زندگی­ است.[7]


دکترین حسّیت Sensuality


فلسفه­ ی اجوکیشن، مبتنی بر ایدئولوژی اگوئیسم و خودمحوری به «دکترین حسیت» منتج می­شود. این دکترین کارکرد اصلی اجوکیشن را در ایجاد «خوش ­آیند» مبتنی بر خومحوری بشر تبیین می­کند.

 

اسلام


حکمت تربیت

تربیت از ریشه ­ی «ربت» و به معنای «پروراندن» است.[8] این واژه قرآنی نیست، لیکن در عربی در معنای «رساندن چیزی به حد کمال آن» مصطلح است.[9]

حکمت تربیت، پس از حکمت ربب موضوعیت می­ یابد. حکمت ربب، نخست «پروردگار» و «رب» را تبیین کرده و سپس در گام بعد «پرورش» و «ربوبیت» را تعریف و تدقیق می­کند، از سوی دیگر، حکمت تربیت، ابتدا به تبیین «ربت» و «پروراندن» پرداخته و سپس به آن­چه پرورش می­یابد، می­پردازد.


مکتب عبودیت

مکتب «عبودیت» نیز روبه ­روی مکتب «ربوبیت» و مبتنی بر آن موضوعیت می ­یابد. «عبودیت» کنش و جای­گاه «عبد» و «بنده» را در نسبت با «معبود» و «پرستش ­شونده» مشخص می­ سازد.

این مکتب، تنها یک «معبود» را برمی­ تابد زیراکه تنها یک «رب» وجود دارد.[10]

 

قاعده ­ی استعانت

حکمت تربیت، مبتنی بر مکتب عبودیت به قاعده ­ی «استعانت» منتج می­شود.

یکتایی «معبود» سبب می­ گردد تنها او به «استعانت» و «یاری» طلبیده شود.[11]


***

امنیت

اکنون در جمهوری اسلامی ایران، در حوزه ­ی سلامت، رویه ­های مدرنیسم بر «تعلیم و تربیت» حاکم است، یعنی فلسفه ­ی اجوکیشن و ایدئولوژی اگوئیسم و دکترین حسیت، تلقی­های تربیتی انسان را شکل داده ­اند، در حالی­که تقابل این حوزه­ ها با حکمت تربیت، مکتب عبودیت و قاعده ­ی استعانت مسأله ­ی غیر قابل اغماضی است

 


1. صلیبا، جمیل؛ فرهنگ فلسفی، صانعی دره­بیدی، منوچهر (مترجم)، چاپ اول، تهران، انتشارات حکمت، 1366، جلد 1، ص 222.

2. Winch, Christopher & Gingell, John; Philosophy of Education: The Key Concepts, 2nd Ed., Oxon, Routledge, 2008, p. 63.

3. Israel Scheffler.

4. Craig, Edward; Routledge Encyclopedia of Philosophy, Version 1.0, London; Routledge Publication, 1998.(Part: Philosophy of Education)

5. Richard Peters.

6. Autonomy

7. Philosophy of Education: The Key Concepts, p. 18.

8. مهیار، رضا (مترجم)؛ فرهنگ ابجدی عربی - فارسی؛ ترجمه المنجدالابجدی، چاپ اول، تهران، نشر اسلامی،1370، صفحه 420.

9. صلیبا، جمیل؛ فرهنگ فلسفی، صانعی دره بیدی، منوچهر (مترجم)، چاپ اول، تهران، انتشارات حکمت، 1366، جلد 1، ص 221.

10. یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (قرآن الکریم، سوره بقره، آیه 21)

اى مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانى را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید. (مکارم شیرازی، ناصر؛ ترجمه­ی قرآن کریم)

11. إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاکَ نَسْتَعینُ (قرآن الکریم، سوره فاتحه، آیه 5)

(پروردگارا!) تنها تو را مى‏پرستیم؛ و تنها از تو یارى مى‏جوییم.  (مکارم شیرازی، ناصر؛ ترجمه­ی قرآن کریم)

کلبـه کـرامت

هـوالحکیـم

 

 

طرح‌ریزی دکترینال و استراتژیک بر مبنای روی‌کرد انسان‌مدار، به دو شیوه‌ی اساسی مبتنی بر آنتروپولوژی[1] غربی و انسا‌ن‌شناختی قرآنی صورت‌ می‌پذیرد.

در این روی‌کرد تبیین «ملاحظات و ابعاد انسان» اساس و پایه‌ی طرح‌ریزی محسوب می‌شود.

 

1 . مکتب آنتروپولوژیکال مدرن (کلیک کنید)

 

2 . مکتب انسان‌شناختی قرآنی  (کلیک کنید)




1. Anthropology

کلبـه کـرامت


هوالحکیم



رویکردهای طرح‌ریزی دکترینال

 

کلبـه کـرامت


هوالحکیم



1. اتیمولوژی:

مفهوم Health از ریشه hāl می‌باشد که در انگلیسی قدیم به صورت hǣlth و در انگلیسی میانه به صورت heltheکاربرد داشته است، اتیمولوژی این مفهوم به قبل از قرن 12 میلادی بازمی‌گردد.[1] از ریشه‌ی hāl واژگان دیگر نیز مشتق شده است: Whole, Wealth, Heal[2]

ریشه‌ی هندواروپایی مفهوم Health به kailo- بازمی‌گردد که به معنای سالم و غیرصدمه‌دیده بوده است.[3]

دختر Aesculapius به نام Hygeia بود که در یونانی به معنای Healthy و ریشه‌ی کلمه‌ی Hygiene انگلیسی است.[4]نام Hygeia الهه‌ی سلامتی در یونان باستان بوده است.[5]

 

کلبـه کـرامت